مدیریت سرمایه، مهمترین علمی است که فعالین هر بازاری بهخصوصبازار بورس باید آن را فراگرفته و بکار بگیرند. دستیابی به سود از سرمایه گذاری در بستری از ریسک ها، فرصتها و تهدیداتی میسر میشود و معامله گران خبره با بهکارگیری درست این علم، از تمامی شرایط بازار سود کسب میکنند. هدف اصلی مدیریت سرمایه، حفظ پول (در اولویت اول) و سود آوری است (اولویت دوم). در این مقاله که توسط تیم تولید محتوای آموزش بورس کالج تی بورس تهیه شده است، به توضیح علم مدیریت سرمایه در بازار بورس و همچنین نحوه حفظ سرمایه در خرید و فروش سهام میپردازیم.
علم مدیریت سرمایه، علمی است که مشخص میکند در چه بازاری، با چه مقدار سرمایه، در چه جهتی و با چه میزان ریسکی وارد معامله و یا از آن خارج شویم. بهعبارتدیگر اجرای درست مدیریت سرمایه ریسک شمارا سرشکن کرده و هنگام مواجه با زیان، حداقل تأثیر و هنگام گرفتن سود، میزان حداکثری آن را دریافت خواهید کرد.
به گفته آقای مارک داگلاس در کتاب “معامله گر منضبط“، “بازار محیطی بدون ساختار است”؛ بدین مفهوم که فعالیت در بازار بورس قانون خاصی ندارد، به تعداد فعالین بازار سهام و سایر بازار ها، استراتژی،نگرش، نحوه خرید و فروش، تحلیل و … داریم. این یعنی خود معامله گر میبایست برای خود قانون و قواعد طرح کرده و آن را تمام و کمال رعایت کند تا مغلوب دنیای بازار نشود.
مدیریت سرمایه شامل سه بخش است:
یافتن استراتژی مناسب برای خرید
داشتن طرح برای خروج (چه با سود چه با ضرر)
داشتن برنامه برای میزان حجم سرمایه درگیر
استراتژی خرید:
بسته به نوع بازاری که در آن فعالیت میکنیم باید استراتژی مناسب آن را پیدا کنیم، این استراتژی باید دارای ریسک معقول، بازدهی مناسب، انتخابهای محدود و تعداد سیگنال های ورود بسته به روحیات فرد، باشد. در استراتژی خرید، با روش قابلاعتماد تحلیلگری، به انتخاب سهم رسیده و قیمت و زمان ورود به سهم را مشخص میکنیم. بهصورت خلاصه، تحلیلگر حرفهای با روش غربالگری، سهم مناسب را بر اساس گزارشهای مالی خوب، سودآوری مناسب شرکت، روند قیمتی صعودی، تثبیت آن و رفتار روز خرید سهم انتخاب کرده و وارد معامله میشود.
برای خروج از معامله، انسان گاهی درگیر احساسات و مشکلات روانشناختی میشود که منجر به باقیمانده در معاملات زیان ده، از دست دادن سود به علت خروج زود و یا از دست دادن سود به علت ماندن بیشازاندازه با سهم میشود. وظیفه یک طرح خوب معامله گری در بازار بورس، رساندن زیان به حداقل و دریافت حداکثری سود است و وظیفه معامله گر حرفه ای عمل به طرح بعد از خرید است.
معامله گر حرفه ای، باید در همه سرمایه گذاری هایش، جهت بازار را تشخیص دهد و همسو با بازار رفتار کند. تقسیم درست سرمایه هر معامله برای سرشکن کردن ریسک و نیز تعداد مناسب سهم در سبد سهام هم لازمه اولیه مدیریت سبد سهام است.
آقای مارک داگلاس در کتاب معامله گر منضبط گامهای سهگانه برای تبدیل شما به معامله گر حرفه ای و برتر، را اینطور معرفی میکند:
پیدا کردن فرصتها – که همان تحلیلگری در بازار بورس است.
اجرای معاملات – که همان خرید درست سهام و اجرای طرح معامله گری است.
حفظ سود – که همان مدیریت سرمایه است.
و در آخر معامله درست در بازار بورس را اجرای دو گام اول میداند. با این تعریف از خرید و فروش سهام به درستی و عدم ساختارمندی بازار، معامله گر باید خودش را مدام بسنجد و علاوه برپایش بازار، خود را نیز مداوم چک نمایند.
میزان و معیاری که معامله گر خود را باید با آن بسنجد، اول میزان خرید و فروش درست و دوم میزان خرید و فروش های درست سودآور است. معاملات درست نشاندهنده تحلیل درست سهام و کنترل معامله گر بر خودش است و سودآور بودن معاملات درست، نشاندهنده کارایی معامله گر در به دست آوردن سودهای معقول است نه سودهای شانسی.
در جدول زیر میتوانیم رفتار درست معامله گر نسبت به کارایی خودش در ۲۰ معامله آخر را ببینید:
این جدول به سه بخش تقسیمشده است:
بخش نارنجی یا پایینترین قسمت نشاندهنده درست بودن کمتر ۵۰% از معاملات بورسی شماست.
بخش آبی نشاندهنده درست بودن ۵۰ تا ۷۰ درصد از معاملات بورسی شماست.
بخش بنفش نشاندهنده درست بودن بیش از ۷۰ درصد معاملات بورسی شماست.
با هر معامله بورسی جدید امکان جابجایی سطح شما در این سه سطح وجود دارد، اما با قرارگیری در هرکدام چه برداشتی خواهیم داشت؟
میزان سرمایه اولیه در بورس میبایست با توجه به این جدول کم یا زیاد گردد بدینصورت که اگر در بخش پایینی نمودار معاملات درست قراردادیم؛ نباید سرمایه ای که وارد بازار کردهایم را افزایش دهیم. اگر سرمایه درگیرمان بیش از سرمایه ای است که برای آموزش بورسوارد کردهایم آن را کم کنیم. در این مرحله شخص هنوز توان کنترل بر احساسات و هیجان خویش را ندارد.
وقتی تعداد معاملات درست در خرید و فروش سهام بورس نسبت بهکل ۲۰ معامله آخر به بیش از ۵۰ درصد رسید؛ شخص میتواند به سرمایه خویش اضافه کند اما میزان این افزایش هم به این تعداد وابسته است. هرچه میزان معاملات درست بیشتر باشد اجازه افزایش سرمایه هم بیشتر است تا زمانی که همه سرمایه شخصی وارد بازار گردد.
گام بعد از درست بودن معاملات در بورس، سودآور بودن معاملات است که پارامتری مهم در مدیریت سرمایه بشمار میرود. میزان معاملات سود ده بهکل معاملات “درست” هم نمودار دیگری را تشکیل میدهد با عنوان “نمودار سودآوری” معامله گر.
این نمودار گویای این مطلب است که چه زمانی معامله گر میتواند سرمایه درگیر در بازار بورس را با غیر از پول خودش افزایش دهد، بدینصورت که اگر ۵۰% از ۲۰ معامله درست وی سود ده باشد باید فقط با پول خودش معامله کند. اگر نرخ معاملات سود ده وی نسبت به ۲۰ معامله درست آخرش بین %۵۰ تا ۶۰% باشد، معامله گر اجازه گرفتن وام و یا قرض را دارد. وقتی نسبت معاملات سود ده نسبت به ۲۰ معامله سود ده آخرش بالای ۶۰% را نشان دهد، معامله گر اجازه سبد گردانی و یا مشاوره دادن به دیگران برای خرید و فروش سهام را دارد.
نتیجه گیری:
مارک داگلاس در کتاب “معامله گر منضبط” میگوید: تمام علوم تحلیلگری تنها ۲۰درصد از نتیجه شما را رقم میزند، ۸۰ درصد بقیه مسائل روانشناختی و نحوه انجام آن است. اینکه ریسک معاملات به درستی بررسی شود، معامله گر در حالت قمار و کازینو قرار نگرفته باشد و یا تحت تحریکات ذهنی، پایبندی به استراتژی خویش را زیر پا نگذارد، همه و همه در زیر مجموعه مدیریت سرمایه قرار میگیرند.
صرف سهام طبق ماده ۱۶۰ قانون تجارت، شرکت میتواند سهام جدید خود را برابر با مبلغ اسمی، بفروشد و یا اینکه علاوه بر مبلغ اسمی سهم، مبلغی را بهعنوان اضافه ارزش از خریدار دریافت کند. شرکت عواید حاصل از اضافه ارزش سهام فروخته شده را میتواند به اندوختههای شرکت منتقل کرده یا بهصورت نقدی میان صاحبان سهام قبلی تقسیم نماید، همچنین میتواند درازای آن سهام جدید (سهام جایزه) به سهام داران قبلی بدهد. صرف سهام، مبلغی است مازاد بر ارزش اسمی سهام که شرکت در زمان فروش سهام عادی دریافت کرده است. برخی اوقات مشاهده میشود شرکت سود زیادی را شناسایی کرده و ارزش سهام آن در بازار چیزی بیشتر از ارزش اسمی است، در این صورت شرکت میتواند سهام جدید خود را باقیمتی بیشتر از ارزش اسمی منتشر نماید.
به مابه التفاوت ارزش اسمی و وجوه دریافتی مازاد بابت فروش سهام جدید، صرف سهام گفته میشود. بهعبارت دیگر مبلغ مازاد ارزش بازار (ارزشی که در حال حاضر معامله میشود) نسبت به ارزش اسمی سهام است. صرف سهام تحت همین عنوان در حساب حقوق صاحبان سهام در ترازنامه لحاظ شده و موجب افزایش آن میگردد. شایان ذکر است ماهیت این حساب بستانکار است و در پذیره نویسی اولیه و در معاملات بورسی ایجاد میشود. از آنجا که این کار از محل افزایش سرمایه و انتشار سهام جدید به قیمتی بیش از قیمت اسمی حاصل میشود، جزو منابع تأمین مالی شرکت محسوب میگردد.
کاربرد صرف سهام برای شرکت
شرکت میتواند صرف سهام را به اندوخته شرکت منتقل میکند.
شرکت میتواند صرف سهام را بین سهام داران قبلی تقسیم میکند.
شرکت میتواند صرف سهام را بهصورت سهام جدید به سهام داران قبلی بدهد.
شرکتها فروش سهام با صرف را با حفظ حق تقدم و یا با سلب حق تقدم انجام میدهند.
نکات موردتوجه
از آنجا که صرف سهام بخشی از سهام محسوب نمیشود، نمیتوان آن را در حساب سرمایه منظور کرد. این مبلغ باید در حساب مجزایی در بخش حقوق صاحبان سهام نگهداری شود زیرا سبب افزایش این بخش در ترازنامه میشود.
قانون تجارت ایران، صدور سهام به کسر را مجاز نمیداند.
حساب صرف سهام قابل تهاتر با حساب کسر سهام نیست.
هیچ زیان یا هزینه عملیاتی نمیتواند بهحساب بدهکار صرف سهام منظور گردد.
مصارف صرف سهام
تقسیم نقدی صرف سهام بین سهام داران قبلی
شرکت با اطلاعرسانی به سهام داران قبلی در خصوص اینکه سود نقدی توزیعشده از محل صرف سهام یا بازده سرمایه است و نه از محل عملیاتی و بازرگانی شرکت، مبلغ صرف سهام را به آنها تخصیص میدهد. با انجام این کار چیزی بهجز افزایش سرمایه به قیمت اسمی نصیب شرکت نمیشود.
توزیع سهام جدید بین سهام داران قبلی (سهام جایزه)
در این روش به میزان مبلغ صرف سهام، سهام جدید به قیمت اسمی منتشر و به سهام داران قبلی داده میشود. افزایش سرمایه به این شیوه همانند افزایش سرمایه به قیمت اسمی است.
انتقال صرف سهام به اندوخته شرکت
در این مورد، صرف سهام در یک حساب جداگانه در بخش حقوق صاحبان سهام قرار میگیرد و به همه سهام داران اعم از سهامدار قبلی و جدید تعلق خواهد داشت. در حال حاضر بازارهای توسعهیافته با در نظر گرفتن مزیتها و منافع افزایش سرمایه به روش صرف سهام بیشتر به دنبال افزایش سرمایه به این شیوه هستند.
ذینفعان صرف سهام چه کسانی هستند؟
شرکت: شرکتها تمایل دارند با کمترین سهام منتشرشده، بیشترین تأمین مالی را در بلندمدت و بدون سررسید انجام دهند. زیرا با این روش بدون افزایش ریسک، سودآوری و اعتبار شرکت را افزایش میدهند.
سهام داران عمده و اصلی: سهامدار اصلی شرکت که مدیریت آن را بر عهده دارد، تمایل به حفظ کنترل شرکت بدون کاهش درصد سهام مدیریتی خود دارد. به صورتیکه برای افزایش سرمایه نیازی به آورده نقدی نباشد.
بازار سهام: سهامی که میخواهیم پذیرهنویسی کنیم باید در بازار مورد اقبال باشد. به همین دلیل افزایش سرمایه به این روش، فرصت جذب سرمایهگذاران بیشتر و درنتیجه نقدینگی برای بازار، به وجود میآورد.
سهامدار جزء: سهام داران جزء در پی این هستند که علاوه بر کسب بازدهی بیشتر، درصد مالکیتشان در شرکت را نیز کاهش نیابد. افزایش سرمایه با صرف سهام، این هدف سهام داران را پوشش میدهد.
یکی از موضوعاتی که در خصوص صرف سهام مطرح میشود، افزایش سرمایه به این شیوه است. در هنگام افزایش سرمایه، شرکت از هر یک از سهام داران خود میخواهد درازای دریافت سهم، مبلغی را به شرکت بپردازند. مبلغی که سهام داران درازای دریافت سهام پرداخت میکنند، میتواند از مبلغ اسمی هر سهم شروعشده تا به قیمت بازار برسد. در افزایش سرمایه به این شیوه بهجای انتشار سهام عادی با ارزش اسمی، پذیرهنویسی سهام جدید به قیمت بازار صورت میگیرد. در ایران معمولاً از سهام داران میخواهند به ازای هر سهم ۱۰۰۰ ریال (معادل ارزش اسمی) بهحساب شرکت واریز کنند. چنانچه شرکت از سهام داران مبلغ ۱۲۰۰ ریال بابت هر سهم دریافت کند، ۲۰۰ ریال اضافی (مابه التفاوت) مازاد بر ارزش اسمی است که بهعنوان صرف سهام در بخش حقوق صاحبان سهام در سمت چپ ترازنامه شرکت نشان داده میشود. افزایش سرمایه با صرف سهام جزء منابع تأمین مالی محسوب میشود.
در این روش شرکت سرمایه خود را به مبلغ بیشتری از قیمت اسمی و از طریق پذیرهنویسی به فروش میرساند. تفاوت حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی سهام، بهحساب اندوخته منتقل شده و یا در قالب سهام جدید به سهامدار قبلی داده میشود. چون در این روش شرکت مبلغ موردنظر خود را در مدت کمتری، از طریق پذیرهنویسی تأمین میکند، این شیوه افزایش سرمایه بیشتر موردتوجه شرکتها قرارگرفته است. افزایش سرمایه بهصرف میتواند با صدور حق تقدم خرید سهام یا سلب حق تقدم از سهامدار موجود، بهصورت عرضه عمومی سهم صورت پذیرد. معمولاً برای ایجاد جذابیت در پذیرهنویسی، قیمت پذیرهنویسی تا حدی کمتر از قیمت بازار تعیین میشود. اما برای تحقق کامل برنامه افزایش سرمایه با صرف سهام، شرکت باید شخص یا اشخاص حقیقی یا حقوقی که قبلاً متعهد شدهاند، باقیمانده سهام پذیرهنویسی نشده را خریداری نمایند، معرفی کند.
فرض کنید یک شرکت ۱۰۰۰۰ میلیون ریال سرمایه دارد و تعداد برگههای سهام آن ۱۰ میلیون است. هر سهم این شرکت در بازار، ۹۰۰۰ ریال معامله میشود. این شرکت قصد دارد سرمایه خود را به میزان ۱۰۰ درصد و از طریق صرف سهم افزایش دهد. مبلغ موردنیاز برای افزایش سرمایه ۱۰۰۰۰ میلیون ریال است که معادل ۱۰ میلیون برگه سهم جدید میشود. اگر فرض کنیم شرکت سهام جدید را به مبلغ ۵۰۰۰ ریال پذیرهنویسی میکند، با فروش ۲ میلیون سهم، مبلغ موردنیاز برای افزایش سرمایه تأمین میگردد و شرکت مابقی سهام جدید را (۸ میلیون سهم) بین سهام داران قبلی تقسیم میکند.
مزیتهای افزایش سرمایه با صرف سهام
با توجه به اینکه این شیوه افزایش سرمایه منابع قابلتوجهی را در اختیار شرکت قرار میدهد، موجب رشد سودآوری و افزایش EPS شرکت میشود که این امر سبب غنی شدن قیمت سهم و افزایش آن و کاهش ریسک سهم در بازار میگردد.
مهمترین مزیت این بحث در افزایش سرمایه، بکارگیری آن در ساختار مالی شرکت است. شرکتهایی که نیاز به اصلاح ساختار سرمایه دارند و از طرف دیگر نیازمند منابع سنگین مالی برای دستیابی به طرحهای توسعهای خود هستند، این نوع افزایش سرمایه برایشان بسیار کارآمد است.
افزایش سرمایه با صرف، یک منبع مالی باثبات و بدون سررسید معلوم، تلقی میشود که شرکت دغدغه بازپرداخت آن را ندارد. درنتیجه ریسک عدم توان پرداخت بدهی را کاهش داده و سبب افزایش اعتبار شرکت در بازار میشود.
معایب افزایش سرمایه به شیوه صرف سهام
درصورتی که افزایش سرمایه با منافع سهامدار اصلی شرکت در تعارض باشد، شرکت قادر به انجام افزایش سرمایه به این روش نیست.
با توجه به لزوم تعهد اشخاص حقیقی یا حقوقی برای خرید سهام پذیرهنویسی نشده، ممکن است در برخی موارد هیچ شخصی حاضر به این کار نباشد.
در چه شرایطی افزایش سرمایه به روش صرف سهام صورت میگیرد؟
مهمترین مؤلفه افزایش سرمایه به شیوه صرف سهام، تمایل سهامدار اصلی شرکت است. در شرکتهایی که درصد سهام مدیریتی متزلزل است، سهامدار اصلی نگران از دست دادن کنترل شرکت است. اگر سهامدار اصلی برنامهای برای مشارکت در افزایش سرمایه نداشته باشد، درصد سهام مدیریتی وی کاهشیافته و احتمالاً کنترل شرکت را از دست خواهد داد.
زمانی افزایش سرمایه با صرف سهام موفق است که شرایط بازار، صنعت و شرکت از دیدگاه سرمایهگذاران مثبت باشد و بهعبارتدیگر بازار پررونق باشد. اگر بازار دارای رکود یا روند نزولی بوده و دورنمای مثبتی برای آن متصور نباشد، برنامه افزایش سرمایه با موفقیت کمی همراه است. درنتیجه شرط موفقیت در این شیوه، وجود چشمانداز مثبت برای بازار و سهام شرکت است.
در حقیقت یک شرکت برای موفقیت در افزایش سرمایه بهصرف، باید پتانسیل رشد و سودآوری داشته باشد و مورد اقبال بازار و سرمایهگذاران قرار گیرد و در کنار این عوامل، عامل نقد شوندگی سهم در بازار نیز اهمیت دارد.
ترتیبی که برای خواندن مقالات" خرید و فروش سهام "به شما پیشنهاد میکنیم:
این دقیقا کاریست که معاملهگران (به انگلیسی Traders) در بازارهای مالی انجام میدهند.
معاملهگری (به انگلیسی Trading) یکی از جذابترین فعالیتهایی است که میتوان آنرا با سرمایه بسیار پایین نیز شروع کرد و به عنوان یک منبع درآمد جانبی در نظر گرفت.
با وجودیکه این کار سختیهای بسیاری دارد و از مشاغلی است که انرژی زیادی مصرف میکند به دلیل مزایایش مورد توجه افراد قرار گرفته است.
ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید دارایی در قیمت پایین و فروش آن در قیمت بالاتر است. البته در برخی بازارها میتوان ابتدا فروش انجام داد و سپس خرید (به این نوع معاملات Short trading گفته میشود).
دارایی که در بازارها خرید و فروش میشود میتواند هرچیزی باشد: سهام، اختیار معامله (آپشن)، ارز دیجیتال، یک ارز خاص و…
برای هرکدام از این داراییها بازارهای جداگانهای با ویژگیهای مختلف وجود دارد که در بخشهای بعدی این مطلب به توضیح آنها میپردازیم.
پس از اینکه اینترنت و نرمافزاری خرید و فروش آنلاین داراییها گسترش یافت، تریدینگ طرفداران زیادی پیدا کرده است.
در زیر به برخی از مزایا و معایب معاملهگری اشاره میکنیم تا این روش کسب درآمد را بهتر بشناسید.
برخی از مزایای معاملهگری:
آزادی مکان و زمان کار
امکان شروع با سرمایه پایین
عدم نیاز به دارا بودن شرایط خاص (مانند مدرک تحصیلی و…)
نقدشوندگی بالای سرمایه نسبت به سایر روشها
پتانسیل کسب سود بالا
برخی از معایب معاملهگری:
نیاز به انضباط، پیگیری و یادگیری مداوم
احتمال بالای زیان و از دست دادن سرمایه
استرس و آسیبهای ناشی از کار طولانی با کامپیوتر
وجود تحریمها و دردسرهای ناشی از آن (برای ایرانیان)
تفاوت معاملهگری و سرمایهگذاری
ما معتقدیم معاملهگری (تریدینگ) و سرمایهگذاری با هم تفاوت دارند. سرمایهگذار کسی است که یک دارایی را با هدف نگهداری چندماهه یا چندساله خریداری میکند و هدفش کسب سود از طریق نوسانات کوتاهمدت نیست.
در حالیکه هدف معاملهگر، کسب سود از نوسانات ریز و درشت سهم در بازههای کوتاهمدتی مانند روزانه و چندساعت است.
به دلیل غیرقابل پیشبینی بودن بازارها در کوتاهمدت، معاملهگری نسبت به سرمایهگذاری نیازمند دانش و مهارت بیشتر است. زیرا نزولی یا صعودی بودن روندهای کوتاهمدت را سختتر میتوان تشخیص داد.
بطور مثال اگر شما امروز سکه طلا بخرید و یکسال دیگر بفروشید، به احتمال خیلی زیاد سود خواهید کرد. چندان مشکل نیست که صعودی بودن قیمت سکه را در یکسال بتوانید تشخیص دهید.
اما از سمت دیگر، تشخیص روند قیمت سکه در چندساعت آینده یا چند روز آینده مشکل است.
این موضوع در سایر بازارها از جمله سهام، ارزهای دیجیتال، آتی زعفران و کالاهای دیگر صدق میکند.
ما در این بخش از بورسینس یک راهنمای جامعی برای معاملهگری ارائه میکنیم و به سرمایهگذاری نمیپردازیم، با این حال برخی از نکات این مطلب میتواند برای سرمایهگذاری موفق نیز مفید باشد. میتوانید راهنمای سرمایهگذاری را در این مطلب بخوانید.
ویژگیهای یک معاملهگر موفق
وقتی صحبت از ویژگیهای افراد موفق میشود، مطالب زیادی میتوانید در مورد رازهای موفقیت در کار و زندگی بیابید. اغلب ویژگیهای عنوان شده شامل تمرکز، اشتیاق، اعتماد به نفس، قابلیت تصمیمگیری و موارد اینچنین هستند.
این موارد صحیح است.
ولی در مورد تریدینگ، ویژگیهای دیگری نیز وجود دارد. بهتر است قبلا از ورود به تریدینگ، بررسی کنید که آیا دارای این ویژگیها هستید؟ و در صورتی که تصمیم قطعی برای ورود به تریدینگ گرفتهاید چه ویژگیهایی را باید در خود رشد دهید؟
ویژگی 1: داشتن نظم و انضباط کامل
انضباط و نظم در معاملهگری به چه معناست؟ این ویژگی همانند تمیز و مرتب بودن لباس یا داشتن ظاهر و رفتار صحیح و چیزی که در مدارس ابتدایی آموختید نیست.
منضبط بودن در معاملهگری به معنای این نیست که روزانه 100 درصد زمان را پای کامپیوتر صرف کنید، بلکه معادل رعایت کلیه اصول و قواعد ترید است.
منضبط بودن در معاملهگری به معنای متعهد بودن به بهبود روزانه در معاملهگری است. باید به معاملهگری به عنوان یک فعالیت جدی برای کسب سود بنگرید.
شما نمیتوانید بگویید در معاملهگری کمی منضبط هستم. یا شما منضبط هستید یا نیستید. این قضیه مانند حامله بودن یا نبودن خانمهاست. یک خانم نمیتواند بگوید کمی حامله هستم.
به عبارت دیگر منضبط بودن یا نبودن معادل صفر یا یک بودن است و هیچ حد وسطی وجود ندارد.
ویژگی 2: عطش و تمایل همیشگی به یادگیری
بازارها همواره در حال تغییر هستند.
همیشه روندهای جدید، استراتژیهای متفاوت و ایدههای تازه در این صنعت شکل میگیرد. باید اطمینان حاصل کنید که نسبت به این تغییرات انعطافپذیری و آمادگی مناسب را دارا هستید.
اینترنت، دسترسی به این روندها و تغییرات را بسیار آسان کرده است.
ویژگی 3: پذیرش زیانها و یادگیری از آنها
همه معاملهگران ضرر میکنند و شما نیز باید ضرر کردن را به عنوان یک واقعیت بپذیرید. برخی از افراد با توجه به ذهنیتی که از قبل داشتهاند به هیچ عنوان قادر به هضم زیان مالی نیستند.
پول این افراد همیشه در بانک بوده و با کوچکترین زیان مالی برآشفته میشوند. در صورتی که چنین افرادی قصد ورود به حوزه معاملهگری دارند باید ذهنیت خود را تغییر دهند.
وقتی میگوییم “همه ضرر میکنند” منظورمان تریدهای موفق نیز هست. اما تفاوت تریدرهایی که موفق میشوند با افرادی که از بازار خارج میشوند، این است که موفقها در یادگیری از ضررها استاد شدهاند و ضرر را به عنوان یک جزء از فعالیتشان قبول کردهاند.
یادگرفتن از ضررهای قبلی، تریدهای موفق را قادر میسازد ضررها را کاهش و سودها را افزایش دهند.
ویژگی 4: عدم دنبالهروی
تریدهای شما منعکس کننده شخصیت شماست. استراتژیهای دیگران نیز برای خودشان مناسب است.
نباید کاری که شخص دیگری کرده را دنبال کنید. باید وقتی بگذارید تا بازار را درک کنید، به اهداف شخصی خود در ترید بنگرید و با تمایلی که برای ریسک کردن دارید از ناحیه امن خود خارج شوید.
از دیگران یاد بگیرید ولی کپیکننده محض نباشید.
اگر سبک شخصی خود را در ترید دنبال نکنید، احتمال کمی وجود دارد که در بلندمدت موفق و خوشحال باشید.
باید بتوانید فکر کردن برای خودتان را یاد بگیرید. دنبال کردن خبرها و رویدادها در رسانههای مختلف خوب است اما باید اطمینان حاصل کنید تصمیمات شما از خودتان نشات گرفته و تحت تاثیر چیزهایی که خواندهاید یا توصیههای دیگران گرفته نشده است.
باید آنقدر یاد بگیرید که خودتان بتوانید تصمیمات خرید و فروش را اتخاذ کنید و مسئولیت آن تصمیمات را نیز بر عهده بگیرید.
ویژگی 5: ترید پیشگیرانه و مدیریت احساسات
به عنوان یک تریدر باید درک کنید که احساسات شما بزرگترین دشمن شما هستند. واکنش بیش از اندازه و احساسی به رویدادها میتواند بسیار مخرب باشد.
احساسات را نمیتوان از بین برد. یک تریدر موفق، احساسات خود را میپذیرد و آنها را مدیریت میکند. تریدر موفق میداند چگونه زمانی که ترس یا حس طمع به او دست داده، رویکردی معقولانه در پیش بگیرد.
ترید پیشگیرانه (Proactive) یعنی به جای واکنش نشان دادن به رویدادها، بازار را از طریق دانستههای قبلی درک کنید.
ویژگی 6: گسترش یادگیری
فقط یک جنبه از معاملهگری را فرا نگیرید، میتوانید به دنبال یادگیری امواج الیوت، الگوهای هارمونیک و بسیاری دیگر از روشهایی باشید که در آنها مهارت ندارید.
یادگیری سایر بازارها نیز در حرفهای شدن شما نقش دارد. مثلا اگر در آتی سکه معامله میکنید، بازار سهام و ارزهای دیجیتال را نیز به دانش خود بیفزایید.
باید نحوه کارکرد بازارها و تاثیرگذاری آنها بر یکدیگر را درک کنید، به این ترتیب تصمیمات بهتری در خرید و فروشها خواهید گرفت.
یادبگیرید، حتی اگر در ابتدا خیلی سخت باشد و چیزی متوجه نشوید.
گاهی اوقات وسوسه خواهید شد کنار بکشید که این موضوع طبیعی است. اگر تصمیم راسخ برای حرفهای شدن گرفتهاید باید در هر حال به کار خود ادامه دهید.
ویژگی 7: صبر داشتن و فروتنی
یک معاملهگر حرفهای خیلی سریع ضررهای خود را محدود میکند ولی برای سیو سود عجلهای ندارد. تازهکارها معمولا وقتی یک معامله وارد سود میشود فوری آنرا میبندند زیرا ترس دارند سودشان از بین برود.
ثروت در چند هفته یا چندماه بدست نمیآید، باید بطور آهسته با پیادهسازی استراتژی صحیح معاملاتی جمع شود.
بنابراین معاملهگر حرفهای صبر دارد و علاوه بر مداومت در کار، دست به خرید و فروش عجولانه نمیزند.
ممکن است فروتن ماندن در زمانی که موفقیتهایی بدست آوردهاید سخت باشد، اما این ویژگی نیز از جمله ویژگیهای معاملهگران موفق است. آنها هیچگاه غرور و تکبر بیش از حد ندارند.
سبکهای تریدینگ
بسیاری از افرادی که به ترید علاقهمند میشوند ابتدا از طریق سرمایهگذاری در بازارهای مالی با این زمینه آشنا شدهاند. هدف از سرمایهگذاری، ایجاد ثروت در بلندمدت است.
سرمایهگذاری بلندمدت اغلب از طریق خرید سهام، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و ETF ها انجام میشود. در این سرمایهگذاری، سرمایهگذاران برای گرفتن تصمیمات سرمایهگذاری، نوسانات کوتاهمدت را نادیده میگیرند و به روند بلندمدت مینگرند.
پس از سالها و حتی دهها، ارزش مبالغ سرمایهگذاری شده در بیشتر مواقع افزایش مییابد و بازدهی مثبتی برای سرمایهگذار به همراه میآورد. بازدهیهای بلندمدت با اثر سود مرکب که از سود نقدی سهام یا سود پرداختی صندوقها بدست آمده افزایش مییابد.
اغلب افراد با این شیوه سرمایهگذاری به دنبال ایجاد ثبات و درآمد برای بازنشستگی خود هستند.
سودهایی که از معاملهگری بدست میآید به عنوان درآمد شناخته میشود زیرا میتوان آنرا در بازههای زمانی منظم کسب کرد. ولی سود سرمایهگذاری را نمیتوان درآمد دانست، زیرا بازدهی واقعی سرمایهگذاری در بلندمدت است.
بازههای زمانی
کسب سود در معاملهگری از طریق خرید در قیمت پایینتر و فروش در قیمت بالاتر بدست میآید و خرید و فروشها در زمان نسبتا کوتاهی انجام میشود.
بازه زمانی خرید و فروش، متناسب با سبک معاملهگری میتواند از چند ثانیه تا چندماه باشد. در جدول زیر میتوانید 4 سبک معاملهگری اصلی و دورههای زمانی هرکدام را مشاهده کنید.
تحلیل تکنیکال + استفاده از نرمافزار معاملات خودکار
پوزیشن تریدینگ
این سبک تریدینگ (به انگلیسی Position Trading) شامل طولانیترین دوره زمانی است و تریدها معمولا در دوره ماهانه تا سالانه انجام میشود. پوزیشن تریدرها ممکن است از ترکیبی از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در خرید و فروش استفاده کنند.
برای تحلیل دورههای زمانی طولانیمدت در پوزیشن تریدینگ، اغلب از نمودارهای هفتگی در تحلیل تکنیکال استفاده میشود.
معمولا در این سبک از معاملهگری، نوسانات کوتاهمدت دارایی مدنظر نادیده گرفته میشود و هدف شخص کسب سود از روندهای میانمدت و بلندمدتتر است.
این سبک از معاملهگری شباهت زیادی به سرمایهگذاری دارد. با این حال، سرمایهگذاری که شامل خرید و نگهداری طولانیمدت دارایی میشود فقط شامل کسب سود از روند صعودی بازار است و سرمایهگذار از روند نزولی بازار نمیتواند سودی کسب کند.
در سبک معاملاتی پوزیشن تریدینگ، کسب سود از بازار نزولی نیز انجام میشود (ابتدا فروش انجام میشود و سپس خرید، که اینکار را اصطلاحا استراتژی Short trading مینامند).
سوینگ تریدینگ
سوینگ تریدینگ (به انگلیسی Swing Trading) یکی از سبکهای ترید است که در آن، معاملات در دورههای زمانی روزانه یا هفتگی انجام میشود و هدف تریدر کسب سود از نوسانات کوتاهمدت بازار است.
بطور کلی، سوینگ تریدرها روی تحلیل تکنیکال و رفتار قیمت برای تشخیص نقاط پرسود ورود به خروج استفاده میکنند. بنابراین در این سبک معاملاتی، معمولا به تحلیل بنیادی توجهی نمیشود.
معاملهگران در این سبک معاملات پس از رسیدن قیمت به یک هدف خاص (براساس درصد یا قیمت مشخص) اقدام به خروج از بازار میکنند. این هدف در هر دو جهت بازار – هم منفی و هم مثبت – در نظر گرفته میشود.
به دلیل اینکه سوینگ تریدینگ در دوره زمانی چندروز تا چند هفته انجام میشود، نیاز به مانیتور و بررسی مداوم بازار ندارد. به همین خاطر، تریدرهایی که وقت کمتری برای بررسی مداوم و لحظهای بازار ندارند معمولا به این سبک معاملاتی گرایش پیدا میکنند.
معاملات روزانه
دی تریدینگ (به انگلیسی Day Trading) به سبکی از ترید گفته میشود که تریدر در طول یک روز، موقعیت معاملاتی را باز کرده و میبندد. به عبارت دیگر در معاملات روزانه، معاملهگر دارایی خود را برای روز بعد نگه نمیدارد و معامله خرید و سپس فروش را در عرض حداکثر چند ساعت انجام میدهد.
همه معاملات روزانه با قرار دادن یک حد سود (profit target)، حدضرر (stop loss) یا زمان خروج (time exit) پایان مییابد.
تحلیل تکنیکال، روش اصلی تحلیلی در معاملات روزانه است و نمودارهای چنددقیقهای برای یافتن نقاط ورود و خروج مناسب بکار میرود.
معاملات روزانه فقط برای چنددقیقه تا چندساعت نگهداری میشود و به همین خاطر، در این سبک معاملاتی تحرکات بزرگ قیمت متداول نیست. پس معاملهگران روی سودهای کوچک تمرکز دارند.
برای اهرم ساختن قدرت خرید، معاملهگران از اهرم معاملاتی و مارجین استفاده میکنند تا با وارد کردن سرمایه بیشتر در یک معامله سود بیشتری بدست آورند.
معاملهگری روزانه یک شغل تمام وقت است و معاملهگر معمولا بطور مداوم بازار را تحت نظر دارد. حتی معاملهگرانی که از نرمافزارها و رباتهای معاملهگری استفاده میکنند اغلب مراقب هستند تا به دلیل قطعی اینترنت یا سایر مشکلات، خللی در کار این ابزارها به وجود نیاید.
اسکالپ تریدینگ
اسکالپ تریدینگ (به انگلیسی Scalp Trading) یک سبک معاملهگری بسیار فعالانه است که شامل خرید و فروش مداوم در یک دوره معاملاتی میشود.
اسکالپ تریدرها کوچکترین دوره زمانی تحرکات قیمت را هدف میگیرند و روی کسب سودهای بسیار پایین تمرکز دارند تا با جمع شدن این سودها به درآمد مناسبی برسند.
در این سبک معاملاتی از حد سود و حد ضررها برای مدیریت موقعیتهای معاملاتی استفاده میشود. موقعیتهای معاملاتی اغلب از چندثانیه تا چنددقیقه متغیر هستند.
به خاطر اینکه سودهای معاملهگران در اسکالپ تریدینگ بسیار کوچک است، اسکالپ تریدرها ممکن است دهها و حتی صدها ترید را در هر دوره معاملاتی داشته باشند. به دلیل تعداد زیاد معاملات، اسکالپ تریدرها به دنبال کارمزد بسیار پایین برای معاملات میگردند زیرا در صورتی که کارمزد معاملات بالا باشد، سودهای آنها حتی ممکن است کفاف کارمزد معاملاتی را نیز ندهد.
اسکالپ تریدینگ از جمله سبکهای بسیار پرریسک در معاملات است زیرا تریدر باید درصد تریدهای موفق بالایی را بدست آورد. همچنین به خاطر اینکه مقدار سودهای کسب شده معمولا کمتر از مقدار زیانهاست، تنها کافیست چند زیان بزرگ به تریدر وارد شود تا کل سودهای بدست آمده از بین برود.
دقت در این سبک معاملاتی بسیار مهم است و توجه مداوم به بازار در اسکالپ تریدینگ اهمیت زیادی دارد.
معاملات پرتعداد
معاملات پرتعداد (به انگلیسی High-Frequency Trading) سبک دیگری از معاملات سریع است که با استفاده از الگوریتمهای پیچیده تحلیل بازار و نرمافزارهای خاص انجام میشود.
تریدها در این سبک معاملاتی براساس شرایط بازار توسط باتهای معاملهگری و نرمافزارها ارسال میشود.
این سبک معاملاتی توسط شرکتهای بزرگ در بازارهای مالی بینالمللی و با صرف هزینههای هنگفت انجام میشود.
کدام سبک معاملاتی برای شما مناسب است؟
به عنوان شخصی که قصد شروع تریدینگ را دارد باید بررسی کنید کدام سبک برای شما مناسبتر است. معیارهایی که باید در نظر بگیرید:
میزان سرمایه شما
میزان زمانی که میتوانید برای معامله اختصاص دهید
میزان تجربهای که در ترید دارید
ویژگیهای شخصیتی
سطح تحمل ریسک
بطور کلی یک رابطه معکوس بین بازه زمانی معاملات و مقدار زمانی که باید برای معامله صرف کنید وجود دارد. به طور مثال، پوزیشن تریدرها ممکن است فقط چند ساعت در هفته برای بررسی و مدیریت معاملاتشان نیاز داشته باشند ولی اسکالپ تریدرها نیاز باشد کل روز کاری را به شکلی فعالانه برای اینکار اختصاص دهند.
بسیاری از فعالان بازار – چه سرمایهگذار باشند و چه معاملهگر – در یک دسته از این سبکهای معاملاتی جا نمیگیرند. زیرا همواره در حال انجام معاملات در دورههای زمانی مختلف هستند.
مثلا ممکن است یک پوزیشن تریدر، دست به معاملاتی بسیار کوتاهمدتتر در طول روز نیز بزند.
بطور کلی برای تشخیص اینکه کدام سبک معاملاتی برای شما مناسبتر است، نیاز به تجربه دارید تا متوجه شوید با کدام سبک راحتتر هستید.
نوع بازار نیز در انتخاب سبک معاملاتی تاثیر دارد. مثلا در بازار سهام تهران، اسکالپ تریدینگ به دلیل وجود کارمزد بالا استراتژی چندان سودآوری نیست و این سبک معاملاتی برای بازارهای ارزهای دیجیتال به دلیل وجود پلتفرمهای معاملاتی با کارمزد بسیار پایین، مناسبتر است.
در کدام بازار ترید کنید؟
ممکن است فردی که به تازگی قصد شروع ترید داشته باشد نداند از کدام بازار شروع کند.
برای افرادی که در ایران هستند گزینههای کمتری برای انتخاب وجود دارد چون با توجه به تحریم، بسیاری از بازارها، ابزارها، کارگزاریهای بینالمللی به ایرانیان خدمات ارائه نمیدهند.
عدم امکان باز کردن حسابهای بانکی بینالمللی نیز یک مشکل بر سر راه افرادیست که قصد دارند در بازارهای بینالمللی مانند بورسهای کشورهای مختلف مانند آمریکا، بورسهای اروپایی و آسیایی به ترید بپردازند.
بازارهایی که تریدرهای ساکن ایران به آن دسترسی دارند را میتوان به 4 مورد زیر دستهبندی کرد:
رشد ارزهای دیجیتال فرصتی مناسب برای ایرانیان مشتاق به معاملهگری ایجاد کرده زیرا محدودیتهای بسیار کمتری در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد و یک شخص عادی به سادگی و بدون داشتن شرایط خاص میتواند خرید و فروش ارز دیجیتال را انجام دهد.
با این حال، شروع ترید در این بازار فرایند پیچیدهتری نسبت به بورس تهران دارد.
اما بعد از آشنایی با بازار، کار تریدر سادهتر خواهد بود.
برای شروع ترید در بازار ارزهای دیجیتال، ابتدا شخص باید ریال خود را به بیتکوین (یا هر ارز دیجیتال پرطرفدار دیگری که با ریال قابل خرید است) تبدیل کند، سپس بیتکوین را در یک پلتفرم معاملاتی مناسب وارد نماید. آنگاه میتواند در آن پلتفرم دست به خرید و فروش بزند.
مزایای ترید در ارزهای دیجیتال
کسب درآمد دلاری
قابلیت انجام معاملات با باتها و نرمافزارهای خودکار
بازار آتی سکه بازاری است تحت نظارت سازمان بورس که مردم در آن به معاملهگری سکه طلای تمام بهار آزادی میپردازند. معاملات به صورت آنلاین یا تلفنی انجام میشود و میتوان بدون رد و بدل کردن سکه فیزیکی و از خانه یا هرجای دیگر با داشتن اینترنت در این بازار سود یا زیان کرد.
بازار آپشن یا اختیار معامله نیز یک بازار جذاب در دنیا است که مدتی است در ایران هم به صورت رسمی توسط سازمان بورس شروع به فعالیت کرده است.
ما در حال حاضر میتوانیم در بازار آپشن سکه و سهام فعالیت کنیم و با چند برابر دارایی خود در این بازار فعالیت کنیم. به این قابلیت اهرم میگویند. با اهرم سودها و زیانهای شما چند برابر میشود.
مثلا اگر قیمت سکه 3 برابر شده است و ما به جای سکه، آپشن سکه را خریداری کرده بودیم، اکنون دارایی ما بیش از 12 برابر شده بود.
مزایای ترید در بازار آتی و آپشن
قانونمند و تحت نظارت بودن توسط سازمان بورس
برداشت و واریز با ریال و حساب بانکی
امکان شروع با سرمایه کم
امکان استفاده از اهرم معاملاتی (چندبرابر کردن سرمایه)
فارکس اصطلاحی است برگرفته از دو کلمهی Foreign Exchange که به معنی تبادل پول خارجی است. به بیان سادهتر، فارکس بازاری برای تبدیل ارزهاست.
بازار فارکس از نظر حجم معامله بزرگترین بازار است و قابلیت نقدشوندگی بالایی دارد. بنابراین امکان ورود و خروج به آن با هر یک از ارزهای عمدهی دنیا در کسری از ثانیه وجود دارد.
غیر از بانکها و شرکتهای بزرگ، معاملهگران خرد بسیاری نیز در این بازار به ترید میپردازند تا از حجم عظیم گردش پولی این بازار که روزانه حدود 3 تا 4 تریلیون دلار است سود بدست آورند.
مزایای ترید در فارکس
بالاترین حجم معاملات در بین بازارها (گردش تریلیون دلاری)
کسب درآمد دلاری
قابلیت انجام معاملات با باتها و نرمافزارهای خودکار
در جدول زیر معایب و مزایا بازارها را بطور یکجا مشاهده کنید.
مزایا
معایب
بازار ارزهای دیجیتال
کسب درآمد دلاری
قابلیت انجام معاملات با باتها و نرمافزارهای خودکار
شروع ساده و بدون نیاز به پیششرط
نوسانات مناسب برای ترید روزانه
معاملات 24 ساعته / 7 روز هفته / 365 روز سال
کارمزد پایین برای ترید
ریسکهایی مانند هکشدن کیف پول و مسدود شدن حساب
نبود قوانین شفاف
بدون پشتوانه بودن
بورس اوراق بهادار تهران
قانونمند و تحت نظارت بودن توسط سازمان بورس
برداشت و واریز با ریال و حساب بانکی
ریسک کمتر به دلیل وجود پشتوانه
امکان شروع با سرمایه کم
عدم امکان معاملات خودکار و الگوریتمی
محدودیت نوسان روزانه
زمان محدود برای ترید (از 9 تا 12:30 شنبه تا چهارشنبه روزهای غیرتعطیل)
بازار آتی و آپشن سکه و زعفران
قانونمند و تحت نظارت بودن توسط سازمان بورس
برداشت و واریز با ریال و حساب بانکی
امکان شروع با سرمایه کم
امکان استفاده از اهرم معاملاتی (چندبرابر کردن سرمایه)
عدم امکان معاملات خودکار و الگوریتمی
محدودیت نوسان روزانه
زمان محدود برای ترید
مبادلات ارزی (فارکس)
بالاترین حجم معاملات در بین بازارها (گردش تریلیون دلاری)
کسب درآمد دلاری
قابلیت انجام معاملات با باتها و نرمافزارهای خودکار
شروع ساده و بدون نیاز به پیششرط
نوسانات مناسب برای ترید روزانه
معاملات 24 ساعته / 7 روز هفته / 365 روز سال
عدم دسترسی به بروکرهای درجه یک
آمار موفقیت پایین به دلیل رقابت شدید تریدرها
احتمال کلاهبرداری و نبود شفافیت در کار بروکرها
نیاز به مهارت نسبتا بالاتر
این بازار توسط سازمان بورس غیرقانونی اعلام شده
تحلیل تکنیکال، شاه کلید تریدرها
نمیتوان تریدری پیدا کرد که از نمودارها برای تحلیل بازار استفاده نکند.
تحلیل تکنیکال که به نام تحلیل نموداری، تکنیکی یا فنی نیز شناخته میشود به دلیل قوانین و اصولی که داراست در همه بازارهایی که قیمت داراییها با عرضه و تقاضا نوسان میکند قابل پیادهسازی است.
بنابراین تفاوتی ندارد که قصد معاملات سهام، ارز دیجیتال، آپشن و… را داشته باشید، تحلیل تکنیکال اصلیترین مهارتی است که باید کسب کنید.
علاوه بر تحلیل تکنیکال، روانشناسی بازار نیز برای موفقیت در بازارها حیاتی است.
از کجا شروع کنیم؟
همه توضیحات را خواندید ولی از کجا باید شروع کرد؟ ابتدا باید بررسی کنید که آیا برای معاملهگری مناسب هستید یا نه؟ شاید تیپ شخصیت شما با تریدینگ سازگار نباشد.
ترید نیاز به زمان کافی، صبر، یادگیری مداوم، یادداشت برداری، اصلاح اشتباه و صرف زمان در پشت کامپیوتر دارد. با وجودیکه ترید را میتوان از طریق موبایل نیز انجام داد اما اغلب اوقات برای کار با نرمافزارها، بررسی بهتر بازار و انجام کارهای دیگر مرتبط با ترید نیاز به کامپیوتر داشته باشید.
پس از آن باید بازار مناسب با شرایط خودتان را انتخاب کنید. در همه بازارها نوسان و فرصت سود وجود دارد، حتی زمانی که بازارها رونقی ندارند، یک تریدر حرفهای میتواند به کسب درآمد بپردازد.
پس از انتخاب بازار، باید نقدینگی خودتان را را وارد آن بازار کنید. انجام اینکار در بازارها متفاوت است.
در بورس تهران، آپشن و آتی سکه و فارکس نیاز به کارگزار یا بروکر دارید، در حالیکه در ارزهای دیجیتال با پلتفرمهای معاملاتی و صرافیها سروکار خواهید داشت.
برای بورس تهران، آپشن و آتی سکه با حساب بانکی خودتان میتوانید واریز و برداشت را انجام دهید ولی در مورد ارزهای دیجیتال و فارکس، باید ریال را به ارز موردنظر تبدیل کنید.
برای فارکس، روش تبدیل ریال به دلار یا یورو را میتوانید از بروکر خود جویا شوید. زیرا بروکرهایی که با فارسیزبانان کار میکنند دارای پشتیبانی فارسی هستند.
در مورد تبدیل ریال به ارزهای دیجیتال، سایتهایی وجود دارند که این ارزها را به فروش میرسانند اما طبق تجربه، بهتر است بیتکوین، اتریوم یا دلار تتر تهیه کنید و سپس با انتقال این ارزها به پلتفرمهای معاملاتی به ترید بپردازید.
زیرا اینها ارزهای محبوبتر و شناختهشدهتر هستند و با قیمت مناسبتری میتواند آنها را بیابید.
یکی از سادهترین راهها برای تبدیل ریال به ارز دیجیتال، خرید بیتکوین از طریق سایت Localbitcoins است.
ولی همانطور که پتانسیل کسب سود در معاملهگری بالاست، احتمال زیان نیز زیاد است. با این حال، اگر محتاطانه، با یادگیری و طبق اصول پیش بروید احتمال زیان سنگین را به میزان زیادی کاهش خواهید داد.
سودی که یک تریدر میتواند کسب کند به سرمایه او نیز بستگی دارد. درست است که با سرمایه بسیار پایین نیز میشود شروع به ترید کرد ولی هرچقدر سرمایه شخص بالاتر باشد علاوه بر اینکه میتواند معاملات بهتری داشته باشد، سود بیشتری نیز کسب میکند.
مثلا اختلاف فاحشی بین سود 10 درصدی که با سرمایه 5 میلیونی بدست میآید با سود 10 درصدی که با سرمایه 100 میلیون بدست میآید وجود دارد.
سود 10 درصدی با 5 میلیون، فقط 500 هزارتومان خواهد بود ولی اگر سرمایه 100 میلیون تومان باشد، 10 درصد سود معادل 10 میلیون تومان است.
به همین ترتیب، زیان نیز میتواند بالا باشد و شخصی که با سرمایه بالا زیان میکند، مقدار ریالی زیان بیشتر خواهد بود.
تفکر صحیح یک تریدر موفق
بسیاری از اوقات تریدرها فقط روی نتیجه کار تمرکز میکنند که آیا سودی از ترید بدست آوردهاند یا نه. مخصوصا زمانی که به عنوان یک تازهکار شروع به کار کردید، افتادن در این دام بسیار ساده است.
به عنوان یک تازهکار فکر میکنید تریدهای شما یا سیاه است یا سفید (حد وسطی وجود ندارد) یا سود میکنید یا زیان، یا شکست میخورید یا برنده میشوند.
مشکل این نوع طرز فکر، در جستجو بودن برای یک ترید بینقص است. بنابراین اشتباه است که بخواهید همیشه برنده باشید. نیازی هم به همیشه برنده بودن نیست، حتی اگر 60 درصد تریدهای شما سود داشته باشند در گذر زمان میتوانید ثروت بالایی جمع کنید.
بازارها را هیچکس نمیتواند دقیقا پیشبینی کند. هیچکس کنترلی روی بازارهای بزرگ ندارد.
به همین دلیل، باید ضرر را بخشی از ترید بدانید ولی تعداد ضررها و مقدار آنها را تا حد ممکن کم کنید تا این ضررها سودهای شما را نبلعند.
باید به میانگین سود و زیانها بنگرید و ببینید آیا استراتژی که در پیش گرفتهاید کارساز است؟
وقتی قصد شروع یک ترید را دارید، هدفتان پیادهسازی صحیح و کامل استراتژیتان باشد و نه صرفا کسب سود. شاید این توصیه برایتان عجیب باشد چون هدف از ترید کردن کسب درآمد است.
وقتی روی پول تمرکز میکنید شاید هیجانات بازار شما را از مسیر خارج کند، مثلا خبری خاص را ببینید و با ترس دارایی خود را بفروشید؛ در حالیکه هنوز قیمت به حدضرر شما نرسیده است.
ولی وقتی روی پیادهسازی درست و اصولی ترید متمرکز باشید و پول را از یاد ببرید، هیجانات روی شما تاثیر کمتری خواهد گذاشت.
تمرکز روی فرایند ترید و صحت پیادهسازی استراتژی یک مزیت دیگر نیز دارد: شما با پیادهسازی کامل استراتژیتان، نقصهای آنرا تشخیص خواهید داد و آنرا رفع خواهید کرد.
نظر شما درباره کانال ها یا سایت هایی که در ازای مبلغی اشتراک ماهانه سیگنال ترید توبایننس و بیتمکس میدند چیه؟ شما خودتان پوزیسین ترید را پیدا میکنید یا از جایی سیگنال میگیرید؟ یعضی ها میگند که تریدر حرفه ای حاصل زحمات و تحلیل هاش را نمیفروشه.و این کانال ها و سایت ها فقط هدف شان جذب پول هست و سیگنال هاشون به استاپ میخورند .نظر شما چیه؟
من از کیفیت سیگنالهایی که میدن خبر ندارم. با این حال سیگنال به خودی خود نمیتونه باعث سود در بلندمدت بشه. شاید یک یا چندبار سود حاصل شد ولی وقتی شخص اصول و قواعد مدیریت ریسک، کنترل احساسات و… رو بلد نباشه همون سودها رو به ضرر تبدیل میکنه. به جای خرج کردن برای سیگنال گرفتن بهتره روی یادگیری خرج بشه. من فعالانه ترید نمیکنم که هر روز در حال خرید و فروش باشم، در طول مدتی که بازار منفی هست و قیمتها افت میکنه کم کم میخرم و در بازار صعودی کم کم میفروشم.
سلام جناب جهاندیده..من یکسالی ارزهای دیجیتال رو زیر نظر دارم و سعی کردم بدون اطلاع وارد نشم..حالا میخوام با سرمایه کم اسکالپ ترید رو شروع کنم..راهنمایی میخواستم بعد از خرید ارز، چون ارزهای مورد نظر من جز ارزهای مطرح نیستن، از کدوم سایت شروع کنم که بیشترین تعداد ارز با کمترین هزینه رو ساپورت میکنه..ممنون از لطف همیشگی و بی منت شما به همه ی دوست داران ارزهای دیجیتال
با عرض سلام خدمت جناب جهاندیده چنتا سوال دارم 1_ از چه طریق میتونم ریال به ارز دیجیتال تبدیل کنیم و بلعکس؟ 2_ایا وقتی ارز دیجیتال طی چند ماه اینده به قیمت بالایی برسد ،برای فروشش به مشکلی برنمیخوریم؟مـلا اینکه کسی نخره 3_نرخ کارمزد سایت های معروف با صرافی های ارز دیجیتال در تهران تفاوت چشمگیری دارد؟
فعالیتهای تجاری در طول تاریخ در جهت بهبود هرچه بیشتر، با تغییرات پیدرپی همراه بوده است. بهاینترتیب که از مبادله کالا به کالا و مشکلاتش به ضرب سکه و چاپ اسکناس رسیدهایم. سپس به دلیل مشکلات حمل و نقل، گردش پول و برای سهولت معاملات، اسناد تجاری به وجود آمدند. همچنین همواره برای بهتر عمل کردن آنها، راهکارها و قوانین جدیدی به ثبت رسیده است.
امروزه اسناد متنوع تجاری اعم از سفته، چک، برات، بارنامه، اوراق سهام، اوراق بهادار و… روش و قالب مناسب و مطمئنی برای انجام فعالیتهای تجاری هستند. در این مقاله سعی بر آن است به معرفی « برات یا حواله»، بهعنوان یکی از اسناد تجاری پرکاربرد، بپردازیم.
برات یا حواله چیست؟
برات (draft) یک سند تجاری است که بر اساس آن فردی از فرد دیگر میخواهد که مبلغی را در وجه یا حوالهکرد یک فرد معین یا شخص ثالث در زمان مشخص (آینده) بپردازد. بهعبارتدیگر نوشتهای است که از طرف طلبکار برای شخص بدهکار صادر میگردد و شخص بدهکار در صورت تأیید آن متعهد میشود که وجه برات را در سررسید معین به طلبکار یا شخص معین پرداخت نماید. در برات معمولاً سه نفر حضور دارند.
• کسی که برات را صادر میکند؛ برات نویس، براتکش، مُحیل، صادرکننده • کسی که ملزم به پرداخت برات است؛ براتگیر، محالعلیه • کسی که مبلغ برات در وجه او پرداخت میشود؛ دارنده برات، محتال یا محال له
ماده ۲۳ الی ۳۰۴ قانون تجارت مربوط به برات یا حواله است که از مهمترین اسناد تجاری و از وسایل مهم پرداخت و کسب اعتبار در معاملات بینالمللی و داخلی به شمار میرود.
تاریخچه برات
ازآنجاییکه سیستم بانک و بانکداری در ایران باستان پیشینهای طولانی دارد، انواع سندهای تجاری ازجمله برات نیز از چنان پیشینهای برخوردار است. به نظر عدهای واژه برات ریشه در فارسی بسیار کهن دارد و همانطور که از نام آن پیداست یعنی «برای تو» و همان حواله است. واژه برات را برگرفته از واژه عربی «براءه» به معنی بری الذمه شدن از دِین که در منابع عربی کاربرد دارد نیز میدانند.
منشأ پیدایش حواله برای انتقال طلب بوده است. بهاینترتیب که وقتی شخصی طلبی از دیگری داشته که هنوز موعد پرداخت آن نرسیده بود، با انتقال طلب خود به شخصی دیگر امکان یک معامله نسیه را برای خود فراهم میکرده و بدین ترتیب باعث صرفهجویی در یک نوبت جابجایی پول میشده است، یا شخص برای جلوگیری از خطرات حملونقل پول در سفرهای طولانی پول خود را به شخص دیگری پرداخته و همان مبلغ را از همکار یا دوست آن شخص در شهر مقصد دریافت میکرده است؛ اما امروزه با تحول در روشهای جابجایی پول، اهداف صدور برات نیز تغییر کرده و صدور برات لزوماً به معنای انتقال طلب نیست.
شرایط شکلی برات در قانون تجارت
بر اساس ماده ۲۳۳ قانون تجارت، شرایطی که باید در شکل ظاهری حواله در هنگام صدور آن رعایت شود بهصورت زیر است:
۱. قید کلمه « برات» بر روی سند؛ جهت تفکیک و تشخیص آن از انواع اسناد مشابه مثل چک و سفته.
۲. تاریخ تحریر روز ماه سال؛ تاریخ باید با تمام حروف نوشته شود؛ زیرا قابلیت تغییر دارد.
۳. نام براتگیر؛ یعنی نام شخص حقیقی یا حقوقی که وجه برات را باید پرداخت کند، ثبت گردد.
۴. مبلغ برات؛ طبق عرف، ثبت مبلغ به عدد و حروف الزامی است و درصورتیکه دو مبلغ وجود داشته باشد، مبلغ کمتر لحاظ میگردد.
۵. تاریخ پرداخت (سررسید برات)؛ برای برات ۴ گونه تاریخ پرداخت ذکر شده است:
• به رؤیت یا به دیدار؛ پرداخت برات توسط براتگیر بهمحض رؤیت آن ظرف ۲۴ ساعت. • به وعده از تاریخ صدور برات؛ نشاندهنده اهمیت تاریخ صدور برات است. • به وعده از تاریخ رؤیت؛ مثلاً ظرف دو ماه از تاریخ رؤیت برات. • موکول به تاریخی معین؛ برات دارای تاریخ پرداخت باشد.
۶. محل پرداخت وجه برات؛ اعم از اینکه محل اقامت محالعلیه باشد یا محل دیگر.
۷. نام دارنده برات؛ یعنی شخصی که برات در وجه او باید پرداخت شود.
• شخص معین؛ ذکر نام و نام خانوادگی دارنده برات الزامی است. • حوالهکرد؛ شخص معین بهعنوان دارنده برات میتواند وجه آن را با ظهر نویسی به دیگری منتقل کند.
۸. شماره نسخه؛ درصورتیکه برات در نسخ متعدد صادر شود.
برات دارای سه تاریخ است. تاریخ صدور برات، تاریخ قبول توسط براتگیر و تاریخ سررسید پرداخت وجه برات.
لازم به ذکر است که اگر این شرایط رعایت نگردد، سند برات یا حواله نوعی سند غیرتجاری محسوب میشود؛ یعنی وصف و کارکرد تجاری بودن خود را ازدستداده و شکل صوری به خود میگیرد.
ظهرنویسی یا پشت نویسی چیست؟
ممکن است شخص ثالث بهعنوان دارنده این سند و طلبکار وجه، سند را به دیگری واگذار کند و آن دیگری به شخص دیگر و به همین ترتیب سند چند دست منتقل شود که در این حالت آن فردی که سند در نهایت در دست او قرار دارد دارنده نهایی محسوب میشود و کلیه اشخاص قبل از وی بهجز شخص صادرکننده و شخص براتگیر، ظهر نویس هستند (اشخاصی که پشت سند را امضا کردهاند تا دستبهدست منتقل شود).
قبول برات یا عدم قبول (نکول)
وقتی چنین سندی در زمینههای تجاری به کار میرود، ابتدا باید توسط شخصی صادر شود. این شخص همان براتدهنده است. صدور برات توسط این شخص هم میتواند با امضا و هم میتواند با مهر روی خود برگهی سند برات باشد. مرحلهی بعدی مرحلهی قبول برات است که توسط شخص براتگیر قبول میشود. قبول برات نیز همانند صدور آن میتواند هم با مهر و هم با امضا روی خود برگهی برات باشد. قبول برات توسط این شخص اجباری نیست، حتی اگر به شخص صادرکننده برات بدهکار باشد؛ اما اگر قبول کرد موظف به پرداخت است و نمیتواند از تعهد خود امتناع کند. حتی اگر به شخص صادرکننده بدهکار نباشد. ممکن است در خصوص سند برات با اصطلاحی تحت عنوان «نُکول» مواجه شویم. نکول عبارت است از اینکه شخص براتگیر، برات و تأدیهی وجه آن را قبول نکند و بگوید من چنین براتی را قبول نمیکنم.
در راستای چنین اثری اعتراضنامهی نکولی صادر میشود و قبولی شخص دیگری بهعنوان شخص ثالث روی این اعتراضنامه امضا میگردد. شخص ثالث نیز تنها پرداخت سند را به نام صادرکننده بر عهده میگیرد و پس از پرداخت وجه سند، حق رجوع به صادرکننده را دارد. برای صدور اسناد تجاری، مبلغی تحت عنوان مالیات اخذ میشود که در خصوص برات نیز چنین است. به نسبت مبلغ وجه مقرر در برات، مالیات و حق تمبر اخذ میشود. چاپ و در دسترس عموم قرار گرفتن سند تجاری برات وظیفهی وزارت اقتصاد و دارایی است و شرایط ابطال و اخذ تمبر را مشخص میکند.
مزایا و معایب برات یا حواله
عدم نیاز به جابهجایی مستقیم پول، افزایش امنیت در معاملهها، راحتی در مبادله و انبارش راحت، از مزایای برات محسوب میشود؛ اما شفاف نبودن سیستم حوالهها به دلیل ثبت غیرقانونی آن در برخی موارد و به وجود آمدن حوالههای تقلبی و انتشار حواله بدون پشتوانه از معایب آن بشمار میرود. سیستم حوالهها به علت مزیتهایی که داشتند در طول تاریخ به قدرت خود باقی ماندند و در این میان دستخوش تغییرهای جالبی شدند. هرکدام از ما بسیار بیشتر از آنچه فکرش را میکنیم با حوالهها در ارتباط هستیم. شاید در نگاه اول اینطور به نظر نرسد؛ اما در معاملات بورس نیز کار با حواله ها به شمار میرود. اگر نگاهی به روند کار در بورس بیندازیم درک آن راحتتر میشود. به هنگام عرضه اولیه، اشخاص حقیقی و حقوقی مبلغ مشخصی را پرداخت کرده و در مقابل آن سندی دریافت میکنند. این سند که نشاندهنده مالکیت آنها بر تعداد مشخصی از سهام یک شرکت است، در بازار ثانویه بهعنوان یک حواله بدهی، قابل معامله خواهد بود. البته در این حوالهها ارزش سند شناور است؛ یعنی سهامی که مثلاً امروز ۱۰ هزار تومان ارزش دارد، ممکن است فردا ۲۰ هزار یا ۵ هزار تومان ارزش داشته باشد؛ اما بازهم در شمار حواله ها قرار میگیرد.
سخن آخر
در نهایت میتوان گفت افراد میتوانند با استفاده از اسناد تجاری چک، سفته و برات به تجارت بپردازند. سند تجاری چک در ابتدا برای پرداخت در زمان حال مورداستفاده قرار میگرفت و برای پرداخت آینده از برات استفاده میکردند. بهمرورزمان در کاربرد چک تغییراتی به وجود آمد و استفاده از آن در زمان آینده نیز مرسوم شد. بهاینترتیب میزان استفاده از برات کاهش پیدا کرده و امروزه افراد ترجیح میدهند در فعالیتهای تجاری خود بهجای برات از چک استفاده نمایند.
به طور معمول قیمت تئوریک سهم پس از افزایش سرمایهو یا توزیع سود نقدی در زمان مجمع کاهش مییابد. علت اصلی تغییرات قیمت سهم در زمان بازگشایی، ثابت ماندن ثروت سهامداران پس از افزایش سرمایه و سود نقدی میباشد. موضوع افزایش سرمایه در مجمع عمومی فوقالعاده و موضوع سود نقدی در مجمع عمومی عادی سالیانه بررسی میشود. مجمع عمومی عادی سالیانه با هدف رسیدگی به صورتهای مالی شرکت، رسیدگی به گزارش مدیران و بازرسان شرکت و همچنین تصویب میزان سود نقدی تقسیمی بین سهامداران و مجمع عمومی فوق العاده، با موضوعاتی مانند تغییرات سرمایه، تغییر اساسنامه شرکت، انحلال شرکت و… تشکیل میشود. در ادامه فرمول تعدیل قیمت سهام ارائه میشود، اما پیش از انواع افزایش سرمایه را به صورت مختصر مرور خواهیم کرد.
افزایش سرمایه از یکی از چهار محل زیر میتواند شکل بگیرد:
۱- از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران
افزایش سرمایه در این روش، نیازمند تأمین منابع جدید از سوی سهامداران فعلی شرکت است، لذا به همین دلیل شرکت حق استفاده و حضور در آن را ابتدا به سهامداران شرکت میدهد. این حق، تحت عنوان اوراقی به نام حق تقدم در اختیار سهامداران فعلی قرار میگیرد. سهامداران ظرف مهلت مقرر جهت پذیره نویسی این اوراق، میتوانند درصورت تمایل به استفاده از این حق، مبلغ درخواستی شرکت به ازای هر سهم که معمولا در ایران ۱۰۰۰ ریال میباشد را پرداخت کنند تا حق تقدم آنها پس از طی شدن مراحل افزایش سرمایه به سهم عادی تبدیل گردد یا این که اگر نخواهند از حق تقدمهای خود استفاده کنند، این قابلیت وجود دارد که این حق تقدمها را درست همچون یک سهم در بورس به فروش برسانند.
۲- از محل سود انباشته (سهام جایزه)
شرکتها بخشی از سود خالص خود در پایان سال مالی را به عنوان سود نقدی، به سهامداران پرداخت میکنند و بخش دیگری را در شرکت نگه میدارند که در حساب سود انباشته در قسمت حقوق صاحبان سهام قرار میگیرد. در مواقعی که شرکت سود انباشته مناسبی دارد، میتواند افزایش سرمایه خود را از این روش انجام بدهد و از این طریق منابع جدید مورد نیاز خود را تامین کند. در این روش افزایش سرمایه، درصد مالکیت سهامدار در شرکت تغییری پیدا نمیکند. یعنی به همان نسبت که سرمایه شرکت زیاد میشود تعداد سهام نیز افزایش پیدا میکند. درواقع به همان نسبت که تعداد سهام زیاد میشود، قیمت آن کاهش پیدا میکند که در ادامه چگونگی تعدیل این کاهش قیمت ذکر خواهد شد.
۳- صرف سهام
در این روش، سهام به مبلغی بیش از قیمت اسمی و از طریق پذیره نویسی به فروش رسیده و تفاوت حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی سهام، به حساب اندوخته منتقل و یا در ازای آن سهام جدید، به سهامداران قبلی داده میشود. در این روش، به جای انتشار سهام عادی با ارزش اسمی، پذیره نویسی سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه به قیمت بازار انجام میگیرد. منظور از صرف سهام، اضافه ارزش سهام یعنی ما به التفاوت ارزش بازاری و اسمی سهام میباشد.
۴- از محل تجدید ارزیابی داراییها
در این روش ارزش داراییهای ثابت مشهود در ترازنامه به روز میشود، طبق معادله اساسی حسابداری (دارایی+بدهی= سرمایه) با افزایش یک طرف معادله طرف دیگر نیز باید به همان تناسب تغییر کند، لذا با افزایش داراییها، سرمایه نیز افزایش مییابد. به لحاظ تاثیر در سرمایه سهامداران نیز همانند روش سود انباشته بوده، پولی به شرکت وارد نشده و تغییری در داراییهای سهامداران رخ نمیدهد. در فرمول تعدیل قیمت سهام تاثیر همزمان تمامی فاکتورهای موثر بر تعدیل قیمت سهام که تا اینجا توضیح داده شد، آورده شده است، بدیهی است در صورتی که هریک از این موارد تغییری نکرده باشد مقدار آن متغیر خاص صفر خواهد بود، برای مثال اگر هیچ گونه افزایش سرمایهای رخ نداده باشد، قیمت تئوریک سهم تنها از کاهش مقداری مساوی با تقسیم سود نقدی تاثیر خواهد گرفت، فرمول تعدیل قیمت سهام به شرح زیر است:
حال اگر نمادی که افزایش سرمایه داشته است با قیمت تعادلی (Adjusted Price) باز شود، اثری از بابت تغییر قیمت در شاخص نخواهیم داشت. بدیهی است اگر نماد مذکور با قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی باز شود، افزایش شاخص و در صورتی که با قیمتی پایینتر از قیمت تعادلی باز شود کاهش شاخص خواهیم داشت. فرمول ارائه شده برای محاسبه “قیمت تئوریک” سهم پس از افزایش سرمایه و پرداخت سود نقدی است و پیشبینی میشود که سهم پس از این موارد در محدوده قیمتهای به دست آمده بازگشایی شود، اگرچه با توجه به روند عرضه و تقاضا در بازار ممکن است قیمت جدید سهم بیشتر یا کمتر از قیمتهای به دست آمده معامله شود.
بازارهای مالی جایگاه مهم و جذابی برای کسب درآمد و تولید ثروت محسوب میشود. سرمایه گذاری در بازارهای مالی و خرید و فروش سهام از قید و بند زمان و قوانین دست و پاگیرمعاملاتی رها شده است و به خاطر اینکه موقعیتهای کسب درآمد مناسبی ایجاد میکند افراد زیادی را به سمت خود جذب کرده است؛ اما از طرفی فعالیت در بازار بورس و خرید و فروش سهام مستلزم پذیرش ریسک بالاتری نیز هست. با آموزش دیدن و کسب علوم مرتبط با بازار بورس مانند روش های مختلف تحلیل، مدیریت سرمایه، روانشانسی بازار، تابلوخوانی و… میتوان ریسک معاملات را به شدت پایین آورد.
امروزه تحلیل تکنیکال بسیار رواج یافته و یکی از اصلیترین روش های تحلیل بازارهای مالی در عصر حاضر است. به طوری که معامله گرانبازار فارکس با گردش مالی روزانه بیش از ۵ تریلیون دلار به شدت از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روند آتی قیمت ها استفاده میکنند. به عنوان یکی از اصلیترین روشهای تحلیل بازار بورس در کلاس های آموزش بورس اوراق بهادار به افراد آموزش داده میشود.
پیشینه تحلیل تکنیکال به حدود دو سده قبل برمیگردد زمانی که یک تاجر برنج در کشور ژاپن از نمودار شمعی برای پیشبینی قیمت برنج استفاده میکرد. اما تحلیل تکنیکال به شکل امروزی و مدرن برای نخستین بار در قرن ۱۹ میلادی توسط شخصی به نام چارلز داو با تشکیل نمودارهای قیمت سهام و بررسی آنها و همچنین ایجاد قواعد و اصولی برای تحلیل این نمودارها شکل گرفت. برخی به اشتباه جان مورفی را پدر علم تحلیل تکنیکال میدانند در حالی که خود ایشان در ابتدای کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه از چارلز داو به عنوان پدر علم تحلیل تکنیکال یاد میکند و نظریه و اصول او را به عنوان پایههای اصلی و بنیان تحلیل تکنیکال آموزش میدهد. در این مقاله قصد داریم به زندگینامه چارلز داو و اصولی که برای تحلیل تکنیکال بنیان نهاد بپردازیم.
چارلز هنری داو (Charles Henry Dow) در ششم نوامبر ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ در ایالت کنتیکت ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد. پدر او کشاورز بود و در ۶ سالگی پدرش را از دست داد. در ۲۱ سالگی در روزنامه اسپرینگفیلد دیلی در ماساچوست مشغول کار شد.
شروع کار چالز داو به عنوان یک روزنامه نگار
چارلز داو به مدت سه سال یعنی تا سال ۱۸۷۵ در آن روزنامه به عنوان خبرنگار تحت مدیریت شخصی به عنوان ساموئل بولز مشغول کار بود. آقای بولز همیشه تاکید داشت که مقالات باید همیشه شفاف و با جزییات کامل باشد. بعد از آن به مدت دو سال در مجله پروویدنس استار واقع در ایالت رود آیلند به عنوان سردبیر شب مشغول به کار شد. البته پذیرفته شدن در این مجله به این سادگیها نبود. مجله پروویدنس استار از مشهورترین و معتبرترین مطبوعات ایالت رود آیلند بود و سر دبیر آن علاقه ای به استخدام پسری جوان وکم تجربه نداشت؛ ولی چارلز داو توانست با تجربه سه سال گذشته خود او را راضی کند. او در مدت کوتاهی موفق شد نوشتن مقالات تجاری مجله پروویدنس استار را برعهده بگیرد. در همین جا بود که با ادوارد جونز (edward jones) آشنا شد.
چارلز داو مطالبی در مورد چگونگی توسعۀ صنایع مختلف و چشمانداز آینده آنها و سرمایه گذاری در املاک و مستغلات ارائه کرد که مخاطبان زیادی را به خود جذب نمود. اینگونه فعالیتهای داو رئیسش را مجاب نمود او را به همراه گروهی از بانکداران، برای تهیه گزارش در مورد استخراج نقره بفرستند. نتیجه این سفرها و گزارشات مجموعه مقالاتی در مورد کوههای راکی، سالن های رقص بوم تاون، شرکت های استخراج معادن و صنعت قمار که تحت عنوان (نامه های لیدویل) به چاپ رسید و کتاب (چگونه در چند لحظه ثروتمند شوید) که در مورد سرمایه داری و سرمایه گذاری است شد.
سفر چارلز داو به نیویورک آغازی برتحلیل تکنیکال
سه سال بعد از شروع کار در پرویدنس به نیویورک رفت تا ازقابلیتها و ظرفیتهای تجاری آن استفاده کند. او در مجلهی وال استریت کمرینن شروع به کار کرد. این یک مجله مالی بود که اخبار مالی را به بانک ها و کارگزاری های بورس میداد. چارلز داو از ادوارد جونز برای همکاری دعوت میکند. از ویژگی های مهم ادوارد سرعت عمل او در تحلیل صورت های مالی بود. این دو با هم گزارشات مالی بیطرفانه و دقیقی از وال استریت ارائه میکردند که مورد توجه عده زیادی قرار گرفت؛ چرا که سایر گزارشگران با گرفتن رشوه گزارشات خود را به نفع یا زیان عدهای تغییر میدادند.
روزنامه وال استریت ژورنال
در سال ۱۸۸۲ چالز داو و ادوارد جونز به همراه شریک دیگر خود به نام چارلز برگ استیریسر (Charles Bergstresser) که سرمایه گذار اصلی بود، شرکت داو جونز و شرکا را تاسیس کردند. در سال ۱۸۸۳ این شرکت اطلاعاتی تحت عنوان نامه بعد از ظهر مشتریان منتشر کرد که شامل اطلاعات و اخبار مالی روز بود و به سرعت به هزار مشترک رسید.
با گذشت چند سال در سال ۱۸۸۹ روزنامه وال استریت ژورنال (wall street journal) را منتشر کردند و هدف آن را ارائه اخبار تاثیرگذار بر روی قیمت سهام و برخی کالاها به صورت روزانه و کاملا عادلانه و بدون گرایش به سمت خاصی تعیین کرد و به شدت به آن پایند بود.
چارلز داو در سال ۱۸۹۹ باز نشسته شد و در اواخر قرن ۱۹ میانگین صنعتی داو جونز (dow jones industrial average) را ابداع کرد. این شاخص در ابتدا میانگین قیمت ۱۲ شرکت بود و به شدت مورد توجه فعالان بازار بورس قرار گرفت به طوری هم اکنون نیز از آن استفاده میشود.
روندها تا زمانی که نشانههای قطعی بازگشت نمایان نشوند به حرکت خود ادامه میدهند.
همه چیز در شاخص لحاظ شده است
چارلز داو معتقد بود در تحلیل تکنیکال نیازی به بررسی اخبار گوناگون و جمع آوری اطلاعات مختلف نظیر آنچه برخی از آمارگران انجام میدهند و به بررسی قیمت کالاها، وضعیت نقل و انتقالات بانکی، حجم معاملات داخلی و خارجی و … میپردازند نیست؛ چرا که بازار همه فاکتورها را در قیمت ها لحاظ میکند.
در تحلیل تکنیکال افراد میدانند بازار قادر به پیش بینی اتفاقاتی مانند بلایای طبیعی نیست؛ ولی مجموعه تمام این اتفاقات بر عرضه و تقاضا اثر میگذارد. در نتیجه برآیند تمام این نیروها خود را در قیمتها نشان میدهد. تحلیل تکنیکال نیز فقط به بررسی قیمت ها میپردازد.
مرحله تراکم: در انتهای روند اتفاق میافتد. اگر روند نزولی باشد، زمانی که اخبار بدی که باعث کاهش قیمت ها شده بود، قدرت خود را از دست میدهند سرمایه گذاران باهوش انتهای روند را تشخیص داده و در این مرحله اقدام به ورود به بازار میکنند.
مرحله مشارکت عمومی: زمانی که قیمت شروع به رشد میکند و تحلیلگران متوجه شده و وارد بازار میشوند.
مرحله توزیع: زمانی که اخبار و تحلیل مثبت از بازار به سرعت و به صورت گسترده در همه جا پخش میشود. در این مرحله حجم معاملات به خاطر مشارکت افراد بیشتر افزایش مییابد. در این مرحله است که سرمایه گذارانی که در مرحله تراکم وارد بازار شده بودند اقدام به فروش میکنند.
شاخصها باید یکدیگر را تایید کنند
چارلز داو بر این عقیده بود که هر نشانه و اخطار برای آغاز روند جدید زمانی اهمیت دارد که هر دو شاخص صنعت و راه آهن اخطار یا علامت مشابهی را نشان دهند و همدیگر را تایید کنند. هر چند به نظر او لزومی نداشت که هر دو اخطار در یک زمان ایجاد شوند؛ اما هر چه فاصله میان آنها کمتر باشد تایید قویتری بر تشخیص روند بوده است. همچنین چارلز داو متوجه شد هر گاه این دو شاخص بر خلاف هم حرکت کنند روند قبلی همچنان ادامه خواهد داشت.
حجم معاملات باید روند را تصدیق کند
حجم معاملات یک عامل ثانویه ولی مهم در تایید اخطارهای تحلیل تکنیکال است. حجم معاملات باید همسو با روند اصلی باشد. در روندهای صعودی حجم معاملات باید همراه با افزایش قیمت بالا رود و در روند نزولی حجم معاملات در نوسانات مثبت کاهش و در نوسانات نزولی افزایش مییابد.
روندها تا زمانی که نشانههای قطعی بازگشت نمایان نشود به حرکت ادامه میدهند
ماهیت این اصل شباهت زیادی به قانون دوم نیوتن دارد و بیان میدارد که هر چیز متحرکی جهت حرکت خود را حفظ میکند، مگر یک نیروی خارجی جهت آن را تغییر دهد.
یکی از دشوارترین کارها برای کسانی که از نظریات چارلز داو پیروی میکنند این است که تفاوت میان اصلاح روند فعلی را با آغاز روند مخالف تشخیص دهند.
چارلز داو معتقد بود تا زمانی که اخطار و نشانه های قطعی از آغاز روند مخالف صادر نشده روند فعلی ادامه دارد و تمام نشده است.
نتیجه گیری
با این که چارلز هنری داو در طول زندگی خود به عنوان یک روزنامه نگار شناخته شده بود؛ ولی خدمات او در حوزه ی بازارهای مالی و همچنین ابداع شاخص داو جونز موجب شد امروزه او به عنوان پدر علم تحلیل تکنیکال شناخته شود.
چارلز داو همچنین به تحلیل تکنیکال نظم داد و قواعد و اصولی برای آن بنا کرد که فهم و درک افراد از رفتار بازار را ساده تر و تحلیل تکنیکال را کاربردیتر نمود.